دلنوشته مادرانه
دخترکم امروز آخرین روز فروردین ماهه. دیروز برای آخرین بار برای گچگیری پای ایلیا رفتیم مطب دکتر آذرپیرا. فدات شم عزیزدلم که تو این چند ماه پابه پای داداشی باهامون دکتر اومدی ولی بالاخره تموم شد. دیروز صبح دکتر رباطهای پای ایلیا رو با یه عمل سرپایی کوچولو باز کرد و بعد ازون پاهاش رو گچ گرفت. داداشی زبون بسته خیلی بیتابی میکرد ، تا شب آروم نمی گرفت و یک نفس گریه میکرد. بابایی دیروز نتونست باهامون بیاد واسه همین من و تو و عمه جون مجبور شدیم با آژانس بریم. برخلاف تصورم که فکر میکردم مثل همیشه یکی دوساعته کارمون تموم میشه و برمی گردیم خونه ، دقیقاً از ساعت 10 صبح تا 2بعد از ظهر طول کشید . وقتی برگشتیم خونه بوی سوختگی غذا تمام ...
نویسنده :
فاطمه مامان
21:9